سلام فاطمه ي دوست داشتني من
سالگرد نفس کشيدنت مبارک . بوووووووووووس
واي چه مطلبي گذاشتي.. يه ريز خوندم و خيلي چيزا توي خاطرم اومد از بچه ها و آخرش يه نفس عميق کشيدم از بعضي خاطراتم که چه خوب شد تموم شد و حسرت بعضي خاطراتم با شماها
اولا ممنونم از حرفات و دقيقا تو هم با همون يه بار ديدن يه جور خيلي خاصي تو دلم جا کردي ...
خودم گاهي که از مشهد بهت پيامک ميدم يکم خندم ميگيره از کارم اما ميگم حتما امام رضا (ع) ميخوان آدم ياد بعضي ها بيافته!!!!
من که نيستم کلا اما دلم يجوريه که ميدونم ديگه نيستي و حرف نميزني ...
اي کاش همه ي کساني که يه روز توي حياط حرم شاه عبدالعظيم ديدم و حسرت دير رسيدن بهشون رو دلم موند دوباره ببينم قبل از مرگم!!
واقعا دوست دارم و آرزوي بهترين لحظات خوش معنوي و دنيايي رو برات ميخوام عزيزم...