وبلاگ :
كوچه اي براي گفتن
يادداشت :
جنبش وبلاگي حمايت از طلبه سيرجاني
نظرات :
13
خصوصي ،
96
عمومي
پارسي يار
: 0 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد مهدي امجد
بالاي سرش رسيده بود و زيارت مادر. و «اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا اُمّا». برادري که سالها پيش در تشييع تابوتي که تيرباران شد تمامي خشم مقدساش را به فرمان مرد فروخورده بود، امروز با تير در چشمها، دستاني از بدن رها و شکافي ميان ابروها روي زمين افتاده. سخت است ديدن او و خبر را به کاروان رساندن. به پيکر غرق خون و چاک چاک او نگاه کرد و دست به کمر برده بر زبان آورد:
اَلانَ اِنْکَسَرَ ظَهْري وَ قِلَّتَ حيلَتي
http://ababeal.persianblog.ir/post/68/