اي كوفت! در ملاء عام داد بزن ساقي جان!!!:)) خب يني چي؟من ميخام هيشكي ندونه منم تو منو لو ميدي كه چي؟!؟!؟!:))
ره گذر.....مگه اون دوست مورد اعتمادت من نبودم؟؟!؟!
واي خدا! مردم از خنده!!!:)) نميذارن ادم به فرداش فك كنه ها!!!:))
اوووووووووويييييييي عجب آدمي هستيا! منو بگو مي خوام وقتمو بذارم درددل تو رو گوش کنم. اصلا به منچه ديگه نميام بهت بگم خب.اس ام اس هم صبح جواب ميدادي خب!
اصلا ديگه هم نيا پيش من درددل کن! اصلا کلاس هم نيا با من من از يه طرف خيابون ميرم. تو هم از يه طرف بيا!
واسه چي اعتماد به نفس دارم. مگه چي شده؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
رهگذر يادت باشه بهم جواب اس ام اس هم نداديا!! حالا بذار يه دفعه ديگه باشه.... اگه بهت چيزي گفتم!
شهري ست پر ظريفان وز هر طرف نگاري
ياران صلاي عشق است گر ميكنيد كاري
چشم فلك نبيند زين طرفه تر جواني
در دستِ كس نيفتد زين خوبتر نگاري
جسمي كه ديده باشد از روح آفريده
زين خاكيان مبادا بر دامنش غباري....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انشاله كه جمعه ي ديگه آرومي...
با فيلسوفچه موافقم. از "عزيزم...." تا ".... تعريف کن."
منم منتظرم بياي بهم بگي. منم احتمالا تجربه ي اتفاقي که برات افتاده رو داشتم! بزنگ خونمون
سلام خانومي. کامنت قبليم رو خيلي بيربط نوشتم تا ازت سوال نکنم که چي شده! چون ميدونم نميتوني بگي. عزيزم اينجوري که نوشتي، همه ذهنشون رفته سمت همسرت. خودمم اولين حدسي که زدم همين بود که نکنه مشکلي با همسرت پيدا کردي. اگه مشکل اين نيست که بايد بياي رفع اتهام کني از ايشون. اما اگرم هست، بازم در همين حد اينجا نگو. اگه خيلي بهت فشار اومده، براي يکي از دوستاي محرمت تعريف کن. ولي بازم سعي کن چيزي نگي که بعداً از گفتنش پشيمون بشي. به خصوص اگه مربوط به زندگي زناشوييت ميشه.
صبور باش و با ذکر خدا خودت رو آروم کن "يا غني و يا مغني" فقط اونه که بينيازه و نياز ما رو هم فقط اون ميتونه برطرف کنه.