• وبلاگ : كوچه اي براي گفتن
  • يادداشت : رفت تا ليله الرغائب سال ديگه ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 22 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من يه کار بهتر کردم. هر سال نمازشو مي خونم اما امسال رفتم جانمازمو پهن کردم تو حياط. نمازمو که خوندم هر کلمه اش رو بوييدم و چشيدم و خوندم و باهاش قطره قطره اشک ريختم. بعد که نمازم تموم شد نشستم و به آسمون نگاه کردم. و باز با خدا حرف زدم
    نماز دوم هم که خوندم دوباره بعدش نشستم باهاش حرف زدم از شوق اين صميميت فوق العاده اشکام مي ريختو
    بيشتر از نماز اينطوري به دلم نشست. رائبم بيشتر به گوشش رسيد انگار:)
    پاسخ

    يييييييييييييع!!! خوش به حالت ، منم دلم حياط مي خوات با جانماز !!! حوض هم دارين ؟؟؟:((( حسابي سيمت وصل شده پساااااا ، قبول باشه هزار تا...