• وبلاگ : كوچه اي براي گفتن
  • يادداشت : روزِ مَرد؟!!!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نَفَس 

    فکر کنم کم کم ديگه در حال مهيا شدن واسه رفتن باشي...

    خوش به حالت عزيزم... الان يه لحظه حسرت خوردم :((

    اون قضيه شيريني اين بود : عکس گذاشته بودي از شيريني هايي که همسرت نميدونم به چه مناسبتي گرفته بودن، يکيش خامه اي بزرگ بود واسه حضرت عليه و يکيش خيلي کوچولو بود واسه شوهر محترم تون... اميدوارم يادت اومده باشه :))

    پاسخ

    هيع ، يادم اومد ... // با عرض معذرت خدمت همه ي دوستان به خاطر کامنتهاشون ، به ياده همه تون هستم ان شالا اگه توفيق باشه ، فقط الان ديرم شده ... خدافظ همگي