سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روند گفتگو:(از دل سخن گفتن/احترام بدون قید و شرط/خوب شنیدن/به تعلیق درآوردن پیش فرضها)doc1
تفاوت های بحث و گفتـــــــــگو : doc2
بحث (یعنی: تنها به معلومات و دانسته های خود اکتفا کردن / از یک موضع دفاع کردن / جواب دادن / بُرد ، باخت / جستجو برای یافتن اشتباه دیگری / اعمال قدرت / عکس العمل / و ...)
گفتـــــگو (یعنی: کشف کردن / جویا شدن / سوال کردن / بُرد ، بُرد / احترام و توجه کردن / ارزیابی افکار خود / تامل کردن و ژرف اندیشیدن / بیداری هوش جمعی / و ...)

گفتگوروز یکشنبه همین هفته به منزل یکی از دوستان دعوت شدم به همراه چندتا از دوستان دیگه ، در واقع نمی دونستم که چرا باید 8 صبح جایی می بودم دور از خونه مون ...  در منزل یکی از دوستان مشترک ، و در واقع نمی دونستم که جمع جدیدِ پر از آدم ِ جدیدِ مقابلم دقیقا به چه منظور جمع شدن ، بماند که تا دوازده ظهر طول کشید تا به جمع بندی الان برسم و شما چقدر چقدر خوشبختین که آخرش رو میشنوین و من قول میدم مُعلق رهاتون نکنم...به طور خلاصه بگم که اون خانم صاحب خونه یه سری کلاس شرکت بودن و حالا رسیده بودن به پروژه پایانی شون و برای تحویل اون باید کارگاه برگزار می کردن ، سلسله جلسات کارگاهی عزت نَفس ، که موضوع جلسه اول برای پیش برد اهداف به موضوع گفتگو اختصاص داده شده بود (هووووووووووووووف ، فقط یه کامیون می خواد اسمشو بکشه) حالا من و تصور کن که تا لنگ ظهر همیشه خوابم ، و حالا هشت صبح در حلقه دوستان حاضر شدم در حالیکه با حداقل ده تا چهر جدید روبرو هستم و همگی شاد و خوشحال به هم لبخند می زنیم ... از اونجایی که آخر اعتماد به نفس می باشم ، به خیر و خوشی برگزار شد ولی هر چی فسفر تو مغزم بود سوخته بود از بس که کار فکری انجام دادم در اون روز طاقت فرسااااااااااااااااااااا
یکی از تمرین های کارگاه این بود : یه گفتگو دل نشین که اخیرا داشتین رو تعریف کنین !!!
نکات ضــــــــــــروری برای دعوت به گفتگو:doc3
از نظر من همه انسان ها از احترم یکسان برخوردارند.
من دوست دارم با دیدگاه های تازه آشنا شوم.
می دانم برداشت من از واقعیت تنها بخشی از حقیقت آن است.
از گوش دادن به سخن دیگران لذت می برم.
سعی نمی کنم دیگران را نسبت به نظر خود مجاب کنم.
من مسئله را از راه های مختلف حل می کنم.
وقتی از خودم می گویم ، کلمه"من"را بکار می برم، نمی گویم"بعضی ها"
قبل از سخن گفتم لحظه ای درنگ می کنم.
از ته دل و کوتاه سخن می گویم.
من دیدگاه های مختلف را برای تعالی فکر مفید می شمارم.

از نکات کلیدی گفتگو: ( خود را بِ جای انسان دیگر گذاشتن / دنیای تفکر او را لمس کردن / تجدید نظر در افکار به منظور کسب راه کارها)doc4
شروط لازم برای گفتگو: (هم دل شدن / تفاهم / کنار گذاشتن اهداف شخصی)doc4
به نظرم مباحث مفیدی بودن ، یکی به دلیل اینکه مباحث در فضایی کارگاهی و با مشارکت همه اتفاق افتاد ، فضایی که من هم در پیشبرد  اون شرکت داشتم ، و برخلاف ساعات ابتدایی جلسه کم کم یخ جلسه شکسته شد و در آخر همه با هم دوست شده بودیم و حالا من دوستانی داشتم که در بین اونا هم کسی بود که دو سال از من کمتر سن داشت و کسی بود که دختری هم سنِ من داشت ، تجربه جدید و جالبی بود با کلی تفکر و کند و کاو در درونم ... و به یه نتیجه خوبتری هم رسیدم ، با اینکه قسمت نکات و مباحث مدون شدن و اون بالا براتون تایپشون کردم (بخونید و تامل ، ضرر نمی کنیدها) ولی من به تمام اونها تقریبا تجربی رسیده بودم ، و حالا با دیدنشون جلوی چشمام دقیق تر می تونم بهشون نگاه کنم و ببینم مشکل خودم کجای کاره و باید کدوم مورد رو در خودم تقویت کنم ...
در کل شاید موفق نشدم که حس رو کامل منتقل کنم و همینم غنیــــــــــــــمت بود!!!
یه جور فضای بی دردی و بی مشکلی بر جلسه حاکم بود و اگه کسی از بیرون میدید فکر می کرد : اوه !!! عجب آدمای بیکاری ، من اینقد مشکل دارم که به این جور کارا نمی رسم و اینا !!! ولی من که در بطن بودم باید بگم ، خیلی خوبه گاهی تامل کنیم روی رفتار و حرف زدن و عادت هامون و تجدیدی نظری کنیم ، خودمونو بذاریم روی میز جلوی خودمونو ، نگاش کنیم ، شاید کم و کسری داریم که گاهی مشکل برامون پشت هم پیش می یاد ، اگه یه کوچولو رو خودمون وقت بذاریم ، کلی صرفه جویی کردیم در به وجود آوردن مشــــــــــــــکل!


+تاریخ سه شنبه 90/3/10ساعت 8:56 صبح نویسنده ره گذر | نظر