سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا و با عرض سلام و وقت بخیر خدمت مبلغین گرامی
به امید خدا و با همراهی شما دوستان قصد داریم در آستانه ماه محرم یک جنبش تاثیرگذار و بسیار مهمی را در سطح اینترنت آغاز کنیم. ان شاءالله که با گسترش آن در فضای سایبری بتوانیم به هدف مهمی که در این خصوص داریم دست پیدا کنیم.

ادامه مطلب...

+تاریخ سه شنبه 89/9/30ساعت 1:34 عصر نویسنده ره گذر | نظر

ده روز اول رو عزاداری می کنیم و منتظریم تا روز حادثه فرا برسه ...
از فردای عاشورا انگار که خیالمون راحت بشه می ریم پی کار و زندگیمون...

خدا توفیق داد و واقعا توفیقی بود که در مجالس اباعبدالله شرکت کنیم ، این صدا مدام تو سرم چرخ می خورد که باید برای غربت مولا مرد و چرا من هنوز زنده ام ؟؟؟  فکر می کردم که من که داستان رو فقط شنیدم ، خیلی برام دردناکه .... بمیرم برای حضرت حجت که با چشمای مبارکشون هرسال غربت عاشورا رو می بینن... اون صحنه های دلخراش رو درک می کنن و هنوز وقت خون خواهی از جدشون نرسیده ... تو دلشون نسبت به ما شیعیان چه حسی دارن وقتی به فکر زمینه سازی برای ظهورشون نیستیم ؟؟؟ این طالب بدم المقتول بکربلا میگیم و اثری از این گفتن تو اعمال و رفتارمون نیــــــــــــــــــــــست.دهه اول امسال آقایی رو برای سخنرانی آوردن هیئتمون و موضوع صحبت هاشون امام زمان (عج) بود  ... شناخت امام عصرمون ... محور گفتارش این موضوع بود و گل صحبتهاش اینکه : باب جدیدی برای امام زمان تو زندگیمون باز کنیم ...باب جدید؟ یعنی به هر زاویه از زندگیمون نگاه کنی اثری از امام زمان باشه ... والا که به زندگی ما نگاه کنی هیچ اثری از مولا نیست ... به سرتاپای من نگاه کنی کی می فهمه من منتظرم ؟ این سوالا رو از خودم می پرسم ... به خونت نگاه کنن می فهمن منتظری؟ به ماشینت نگاه کنن می فهمن منتظری؟ به وبت نگاه کنن می فهمن منتظری؟ به موبایلت نگاه کنن می فهمن منتظری؟ به دوستات نگاه کنن می فهمن منتظری؟ حرفات رو گوش بدن می فهمن منتظری؟ آهنگ هایی که گوش میدی نشون میده منتظری؟ مجالسی که شرکت می کنی نشانه ای ازانتظار مهدی فاطمه(عج ) داره؟ ................. هزار تا سوال تو سرم چرخ می زنه...تو صحرای محشر هر امتی با امام خودش محشور میشه ... صددرصد ما پشت سر حضرت حجت محشور خواهیم شد ، نه پشت سر امام حسین(ع)... حالا چقدر ضرر می کنیم که امام زمان خودمون رو نشناسیم؟ هر چقدر هم که به سروسینه بزنیم در غربت کربلاییان ولی غربت حضرت حجت غریب تره ... چون ما داریم پا می ذاریم جای پای مردم زمان امام حسین(ع) ، کوفیان امام رو نشناختن که اون جوری پشتش رو خالی کردن ... اگه کربلا بودیم کدوم طرف بودیم؟ باید برای بودن تو سپاه حق امام عصرمون رو بشناسیم و ازش دفاع کنیم ... باب جدید ... باید این باب جدید رو تو زندگیم باز کنم ...باید از یه جا شروع کنم...این انتظار درونی کافی نیست ...باید به این انتظار لباس جلوه بیرونی پوشاند.ایــــــــــــــــــن الطـــــالب بدم المقتـــــــــــــول بکـــــــــــربلا...
..........................................................................
بعدا نوشت:

1.اس ام اس اومد:   حواستان هست؟ حسین را منتظرانش کشتند ... اینک ما منتظرانیم، حواسمان باشد.

2. پخش زنده مسجد سهله ، خانه امام بعد از ظهور


+تاریخ جمعه 89/9/26ساعت 12:51 عصر نویسنده ره گذر | نظر

سایت قطعه 26 رو فیلتر کردند و امروز سایت اعتراض به این اقدام رو هم فیلتر کردند.
و سایت جدید حمایت به این قرار است.


+تاریخ دوشنبه 89/9/22ساعت 11:1 عصر نویسنده ره گذر | نظر

 

اسامی معترضان به فیلترینگ قطعه 26


به خاطر متن زیر قطعه 26 فیلتر شد!

متن از قطعه 26
… به قلم حسین قدیانی

+تاریخ دوشنبه 89/9/22ساعت 3:40 عصر نویسنده ره گذر | نظر

امشب شب اول محرم الحرام هست و بهتره نیت کنیم که گناه رو به خودمون حرام کنیم. تا حالا توجه نکرده بودم که محرم هم اعمال عبادی داره ، می تونید از توی مفاتیح الجنان بخونیدش ولی راحت ترینیش نماز برای شب اول محرمه که میشه امشب خوندش:
دو رکعت نماز در هر رکهت حمد و یازده سوره توحید که پیامبر اکرم (ص) می خوندن و روز اول ماه که روز اول سال قمری هم هست روزه می گرفتن ، و ثواب روزه مثل کسی ست که تمام سال به خیر مداومت کرده... البته شرکت در مراسم عزاداری سرور شهیدان و اشک ریختن برای ایشون که جای خود داره ... دهه اول همگی دارای اعمالی هستن که خودتون مراجعه کنید.
یادتون نره که ارکان کربلا چهار نفر هستن : آقا ابالفضل العباس ، خانم زینب کبری ، حضرت علی اکبر ، حضرت علی اصغر ... وجه مشترک همشون و همه کسانیکه تو کربلا بودن اطاعت از امام زمانشون بوده ... فکر نکنید که خانوم زینب کبری چون برادرش امام حسین بودن اطاعت کردن ...بلکه ایشون به خاطر اطاعت از ولی و امامشون اطاعت داشتن ... یادمون نره و تمرین کنیم توی محرم که امامون رو بشناسم و اطاعتش کنیم وگرنه جاهل از دنیا رفتیم.


+تاریخ دوشنبه 89/9/15ساعت 4:14 عصر نویسنده ره گذر | نظر

سکانس اول :
در پی تشرفمون (خرداد89) به عتبات عالیات ، روزهایی که در نجف ساکن بودیم به شهر کوفه رفتیم و روزی رو به اعمال مسجد کوفه اختصاص دادیم ... چسبیده به مسجد کوفه مزار سه تن از افراد مشهور تاریخ اسلام قرار داره : حضرت مسلم بن عقیل ، هانی بن عروه ، مختار ثقفی ... پس ذهنم تصویر روشنی از مختار نداشتم اون روز ، یه جورایی اطلاعاتم هم خیلی کم بود ، فقط پس زمینه ذهنم تصویر خوبی نبود و با کدورت داشتم به زیارتش می رفتم ، تا اینکه حدیث امام محمد باقر (ع) یا اگه اشتباه نکنم امام سجاد (ع) که بالای ضریح مختار بود رو خوندم که مضمونی مشتمل بر این داشت که : مختار دل ما اهل بیت رو شاد کرد. دلم روشن شد ...
سکانس دوم :
نمایشگاه کتاب بود چند سال پیش و یه غرفه هم به سیما فیلم اختصاص داده بودن گمونم ... عکس ها و پوسترهای متعدد از تولیدات سیما فیلم اونجا قرار داده شده بود ، اون موقع هنوز یوزارسیف هم پخش نشده بود ... ولی غرفه پر بود از عکس های فیلم مختارنامه ، کاری که اون موقع ها شروع شده بود و تا الان که نوبت پخش برسه حدود هفت سال طول کشیده ، ذهنیتم این بود که وقتی شروع بشه با دیدن هر پلان حتما تلویزیون خونمون قراره بترکه ... اسم کارگردانش هم که میرباقری بود و دیگه شک نداشتم که انفجاری در حال اومدنه ... فیلم های کارنامه میرباقری گواهی بر این مدعا بود ... امام علی(ع) ، معصومیت از دست رفته ، فیلم هایی بودن که  در ذهنم نقش بسته بودن و شک نداشتم که مختارنامه با این همه کار طولانی و وقتی که براش گذاشته شده قطعا چیزی از قبلی ها کم نداره ... *..انفجار نزدیکه .
سکانس سوم:
قسمت اول مختارنامه قراره امشب پخش بشه ، میخ شدم جلوی تلویزیون ، منتظرم تا یکی از نوادر فیلم های مذهبی تاریخ رو ببینم و به به و چه چه کنم ، در این قحطی فیلم فاخر!!! تیترا‍ژ ابتدایی فیلم شروع میشه ... گوشامو تیز می کنم ... انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم ، حتما اشتباه شنیدم ... نه ! مگ میشه !!! صدای تک خوون زن توی فیلمی با محتوای عاشورایی؟ کارگردانی میرباقری؟ مختار نامه ؟ هفته بعد که دوباره میشینم نیگاه می کنم می بینم از روی تیتراژ اول فیلم صدا برداشته شده ، خوشحال میشم که حتما هفته پیش اشتباه شده بوده ... ولی زهی خیال باطل چون مثل اینکه درست شنیدم و هیچ اشتباهی هم در کار نبوده بلکه بردنش تیتراژ پایانی !!!
سکانس چهارم:
از ریتم سریع فیلم لذت می برم و همش یاد حرص خوردن های مداوم پای فیلم در چشم باد می افتم که هر هفته باید شاید صحنه های طولانی و خسته کننده می بودیم ... خدا پدر و مادر عوامل مختارنامه رو بیامرزه که فکر عمر مردم رو کردن و صحنه های بیخود و حداقل نشون مردم نمی دن ... یه کوئن مثبت به مختارجون نامه میدم که شلنگ آب رو به سریالشون نبستن... خدا رحمت کنه پدر  و مادر شون رو...
سکانس پنجم:
همین جوری هر هفته کیفوریم که اگه جمعه ها مهمونی بودیم خدا یکشنبه و شبکه قرآن رو که ازمون نگرفته ، یا اینکه اگه یکشنبه خدا قسمت نکرد خدا دوشنبه و شبکه ملی رو برامون نگه داره ، یا اینکه اگه توفیق نبود و دوشنبه نشد دیگه پنج شنبه دیگه حتما می بینمش ، ای بابا این هفته هر کاری کردم نشد ببینم ... چی کار کنم ؟ ندا از غیب می رسه : ای انسان غم نخور که تکرارش رو جام جم نشون میده ... لپام گل می اندازه از این همه رعایت حال مخاطب ... بالاخره خدای ما فقرا هم بزرگه ....(ظن بد نبرین خدایی نکرده ما ماهواره نداریم زبانم لال ... گیرنده دیجیتال ملی داریم ! )
سکانس ششم:
در مجامع فامیلی و در حال دیدن مختارنومه هستیم که عده ای ازین رجال فامیل شوهر سبز زاده ی ضد انقلاب منش لب به انتقاد از مختار نامه می گشایند : که ای دادا ! ای هوارا ! این مختارنامه پشتواانه تاریخی ندارد و براساس فیلم نامه ای تخیلی از خود جناب میر باقریست ... چشم هایم گشاد می شود و در دلم می گویم خوب  برو چشم پزشکی و چکاپ کن اون چشمان روم به دیوارت رو ... مگه ندیدی آخر فیلم فقط نیم ساعت اسم کتب و منابعی که فیلم رو بر اساس اونا نوشتم بالا میره؟؟؟ چند دقیقه بعد دوباره یکی از رجال گلاب به روتون دیگه لب به درفشانی باز کرد و این بار فرمود: این همه در و درخت و سبزه تو اون آب و هوا و موقیت آب و هوایی بعید نیست ... اندکی در فکر فرو رفتیم ... قبلا هم از رجل دیگری شنیده بودیم که درون پلان های فیلم درخت چنار دیده اند به جای درختان نخل ... در اینجا دیگر نمیدوانیم سوتی فیلم بوده یا اینکه این سرسبزی مستندات تاریخی داشته ،داوود آقا بیا اعاده حیثیت بفرمایید...
سکانس هفتم:
در جدال بین عقل و عشق در طرفداری از مختارنامه یا بدگویی از مختارنامه گیر افتادم که خودم به شخصه مچ فیلم نامه را میگیرم ... قسمت هشتم فیلم ، جایی که حضرت مسلم رو پیش ابن زیاد ملعون بردن و قبل از وصیت کردن حضرت مسلم ، جایی که عمر سعد لعنت الله علیه داره با زیاد حرف می زنه در گوشی ، زیاد به اون می گه : برو وصیتش رو گوش بده ، تو قوم و خویش اون هستی ... از حریت به دوره که به وصیت مسلم گوش نکنی !!!! چشمان مبارک دوتا بود شد هشت تا ... حربن ریاحی کلا از زمان حضرت آدم مشهور بوده و جزو ضرب المثل ها بوده که قبل  از حادثه عاشورا و پیوستن حر ریاحی به سپاه امام هم جزو دیالوگ های مختارنامه آورده شده !!! یا للعجب ... جلل الخالق ...
رسما اعلام می کنم که در این سکانس اشتباه از من بوده و برای بیشتر روشن شدن به نظرات دوستان عزیز در بخش نظرات مراجعه کنید.


تیتراژ پایانی:
مختار نامه رو به خاطر خیلی نقاط قوتش تحسین می کنم ، ولی کاستی هایی که داره خیلی تو ذوق می زنه.
این بود برداشت اینجانب ، از ده قسمتی از مختارنامه که حالا پخش شده.
*البته تصورم درباره اینکه تلویزیونمون میترکه درست بود ، چون واقعا تلویزیونمون ترکید و یه خرج درست حسابی رو دستمون گذاشت
 

اضافه نوشت : در یک برنامه تلویزیونی مدیر روابط عمومی پروژه مختارنامه اعلام کرد که از قسمت 14 به بعد باید منتظر اتفاقاتی که از مختارنامه انتظار میره باشیم و قضاوت الان زوده... منتظریم پس!



لینک دانلود تیتراژابتدایی مختارنامه

لینک دانلود تیتراژ پایانی مختار نامه(لالایی علی اصغر)

 


+تاریخ شنبه 89/9/13ساعت 12:43 صبح نویسنده ره گذر | نظر

کی می دونه شاید امسال برا ارباب بمیرم
کی می دونه شایدم تشنه و بی آب بمیرم

محرم امام حسین(ع)

هیچ سالی این قدر روز شماری برای رسیدن محرم ارباب نکردم ، امسال ولی از شروع ذی حجه دارم روزا رو می شمرم ، فردا روز عرفه است ...
آقا فردا حجش رو نیمه رها میکنه ...
التماس دعا دارم در دعای عرفه ، که پر از عرفان و شناخته از زبان با برکت مولامون ، ارباب بی سر ، امام حسین (ع) ... اگه فکر می کنی شبای قدر جا موندی ، الان وقت امتحان برای تجدید شده هاس ... نکنه امسال رو مردود شیم ، سعی کنید دعای عرفه رو برید تو جمع بخونید ، خیلی حال و هواش خاصه ...
حرف اضافی:
در بین ائمه معصومین هر کدوم به یه نامی مشهورن ، مثلا می گن برای جوونای مجرد که قصد اازدواج دارن برن در خونه آقا امام رضا (ع) ... یا اینکه اونایی که مشکل مالی دارن آقا امام جواد (ع) خیلی حاجت می دن ... یا متاهلا که مشکل با همسرشون دارن برن در خونه حضرت فاطمه معصومه (س)... یا برای شفای مریضا امام موسی کاظم (ع) و حضرت ابالفضل (ع) ... (البته گفته باشم :" کلهم نور واحد " ) به همین ترتیب ...
ولی میدونی در مورد امام حسین (ع) چی شنیدم ؟؟؟ از یه صاحب نفسی شنیدم : ارباب مرده زنده کنه ... آره ... آقا مون مرده ها رو زنده می کنه ... مثل اکسیر می مونه ، روی مس ریخته بشه ، بی برو برگرد طلا میشه ... اگه گناهایی کردی  که دلت مرده ، از درگاه خدا پرت شدی ... اگه حرف حق تو گوشت نمیره ، اگه کاهل نمازی ، اگه ... هر چی ... نجنبی محرم هم تموم شده و دست خالی موندی ... ارباب می تونه با اولین قطره اشکی که براش بریزی دلت رو زنده کنه ... باورت نمیشه ؟ آقا دلهای گناهکارو خیلی خوب می خره.


+تاریخ دوشنبه 89/8/24ساعت 12:59 عصر نویسنده ره گذر | نظر

مامانم مشرف شدن کربلا ، در این مدت من شدم مامان خونه ی مامانمینا ، مامان خواهرم شدم. مامان بابام شدم ... از همسر بودن م فعلا استعفا دادم ، استعفا که نه !!! مرخصی استحقاقی گرفتم ... ایشالا مامان جونم به سلامتی برگرده (با یه عالم سوغاتی!!!)
................................................

نتایج اخلاقی:
1.مادر بودن خیلی سخته...
2. عجب اعصابی دارن این مامانا !!!
3. شام و ناهار پختن پی در پی هم عجب عالمی داره
4. مامان جون زود برگرد

5. دلمان برای همسر مربوطهکباب است که به روی خودشان هم نمی آوردند ...
6. غیره و ذلک... 


+تاریخ یکشنبه 89/8/9ساعت 11:44 صبح نویسنده ره گذر | نظر

تشکرنامه از خدای مهربونم
خدا جون می بینمت که هر جای توی ورطه هولناکی بودم با مهربونی اومدی و نجاتم دادی ، هر جا که خطایی کردم با کمال بزرگواری منو بخشیدی و بازم نجاتم دادی ، خدای عالمیان هزاران هزار شکرت که من حقیر و کوچیک رو تنها به حال خودم وا نمیذاری ... ازت یه اندازه کوچیکیم در برابر عظمتت تشکر می کنم و ازت خواهش میکنم که یه لحظه هم نگاهتو ازم نگیری ای عزیزترینم.

خبر خوشم اینه که مشکل حاد حاد حادم که تا به حال مثالش رو هیچ جا ندیده بودم به عنایت پروردگار داره حل میشه ، خدا جونم یه فرشته از آسمون رسوند تا مشکلمونو حل کنه ... ازون ور هم فرشتمون رفت زیارت کعبه برای حج واجب و خوشا به سعادتش که با اولین گروه اعزامی میره و با آخریناش بر میگرده ... از خدا می خوام که همه حاجتهاش بر آورده به خیر بشه ان شالا ...ان شالا در اولین فرصت که به پابوش حضرت سلطان علی ابن موسی ارضا (ع) بیایم ، کلی نذر دارم که باید انجامشون بدم . مطالبی که در این یه هفته پست کردم رو کاملا فرموش کنید ، رمز دارشون کردم که دست هیچ جنبنده ای دیگه بهشون نرسه ... در کل شتر دیدی ندیدی...  ببخشید چشماتون به خاطر قالب رنگ و رو رفتم اذیت شد ... قالبم خوبه؟

اینم چند تا لینک خوشمزه ببرای شیرین شدن کام دوستان گلم:
تزئین انار/    ژله خرده شیشه/       ژله ی رنگین کمان/        ژله رز سیب


+تاریخ یکشنبه 89/8/2ساعت 9:20 عصر نویسنده ره گذر | نظر

دیانا:  ساحل دلت رو بسپار به خدا ،خودش قشنگترین قایق رو واست میفرسته...
طعم باران:  چته تو؟! من الان پای نتم ، بیا چت کنیم ، نگران شدم دختر! بجواب
ترنم بهاری:  دلت شاد و لبت خندان بماند ، برایت عمر جاویدان بماند ، خدا را میدهم امشب سوگند ،هر آن خواهی برایت آن بماند ، تنت سالم سرایت سبز باشد ، برایت زندگی آسان بماند...
ساقی رضوان: نون و پنیر و ترشی ، بوست کنم ولو شی ، نون و پنیر و کالباس ، جیگر منی باکلاس:-*
تسنیم:  اندکی صبر سحر نزدیک است ...
سیده: غصه و ترس و بلا، هست کمند خدا ،گوش کشان آردت، رنج به درگاه جود...
مداد رنگی: پشت هر ابری فقط خورشید باش ، روبروی یاس ها امید باش ، دفتر املای عمرت باز کن ، روی خوبیا خود تشدید باش.
+ آفتابی جون و فیلسوفچه که کلی با نظراتشون کمک کردن + عفیفه جونم و مامان فاطمه گل

اینا متن اس ام اس های واصله از دوستان وبلاگی بود ...
یک دنیا ممنون از همدلی هاتون ، کلی بهم انرژی داده تک تکشون.


+تاریخ شنبه 89/8/1ساعت 1:33 صبح نویسنده ره گذر | نظر