زبان غریبی صحبت میکنم، آدمهای کمی را میشناسم که معنای مرا فهمیدت باشن
میترسم بگویم کسی را نمیشناسم
ترجیح میدهم چند نفر را تصور کنم که میتوانند مرا بخوانند و من هنوز ندیدمشان
+تاریخ جمعه 99/11/3ساعت 6:45 عصر نویسنده ره گذر
|
نظر
روزهایی را میبینی، باورنکردنی.با کسانی آشنا میشوی که کاش نمیشدی و با کسانی روبرو میشوی که آرزو میکردی کاش زودتر دیده بودی.زندگی جاریست ، خوب زندگی کنیم.ثانیه ها برنمیگردند و ما مسئول تصمیمات خویشیم.
اینجا مینویسم، هر وقت فرصتی داشته باشم. ازینکه اثری از خودم توی این دنیا به جا بذارم حس خوبی میکنم ، 14 سال از اولین پست اینجا میگذره ، قطعا من آدمِ اولین پستم نیستم