سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رمزِ قبلی  


+تاریخ شنبه 91/6/25ساعت 10:52 صبح نویسنده ره گذر | نظر

 تیرماهِ امسال فلش بک 5 محقق شد.

دوس جونای گرمابه گلستانی وقت کردم میام بعدش رو هم می تعریفم.
هنوزم تاکید دارم که من خوبم.


+تاریخ پنج شنبه 91/6/23ساعت 11:2 عصر نویسنده ره گذر | نظر

رمز همونه ...  


+تاریخ پنج شنبه 91/6/23ساعت 12:19 صبح نویسنده ره گذر | نظر

رمز همانی است که بود ...  


+تاریخ سه شنبه 91/6/21ساعت 9:20 عصر نویسنده ره گذر | نظر

رمز دارد ، جهت رفقای گرمابه و گلستانمان ...  


+تاریخ دوشنبه 91/6/20ساعت 6:40 عصر نویسنده ره گذر | نظر

متن زیر از وبلاگِ بهترین دوستم کپی کردم ، میخوام وبلاگم عطرِ بهترین دوستم رو بگیره... 




من یک دخترم ، یک بانو ، یک زن ، یک مادر ...
من یک مادرم با احساساتی نهفته ...
با کودک درون خیلی فعال
ی
ادم میاد از بچگی ام عاشق فوتبال و فوتبالیست ها بودم

شخصیت آرمانی ام سوباسا بود که هیچ کس و هیچ چیز جلودارش نبود

توپ چهل تیکه بهترین کادوی زندگی ام می تونست باشه
و دوچرخه سواری بالاترین تفریح ...
من یک مادرم  ، مادری متفاوت
روزی را به خاطر میارم که تو دبیرستان آزمون هوش گرفتن
و نفر اول مدرسه من بودم
من که معدلم 17 -18 بود ... شاگرد زرنگی نبودم
و احساسات متفاوتی از دخترای دیگه داشتم
اون روز تعجب مربی و مشاور مدرسه را یادم نمی ره
...
من یک مادرم ، با احساسات متفاوت از دیگر مادر ها
خودم را شایسته مادر شدن نمی بینم
نه دلم می خواد می خواد فرزندم نوازنده بزرگی بشه و نه دلم می خواد یک هنرمند معروف باشه
نه دلم می خواد همه چیز داشته باشه...و نه دلم می خواد به چند زبان دنیا مسلط باشه
من یک مادرم با خواسته های متفاوت از دیگر مادر ها
من فقط می خوام که آدم باشه ... آدمی با انتخاب های درست
انتخاب راه درست ، انتخاب عشق درست ، انتخاب اعتقاد درست
...
من  ، یک ، مادرم
!
آیا من یک مادر خوب هستم ؟
خدایا ! من لیاقت مادر شدن را داشتم ؟
من
!
...
خدایا تا می توانی به من توان بده


+تاریخ یکشنبه 91/6/19ساعت 10:42 عصر نویسنده ره گذر | نظر

این دل بهانه ی کربلا دارد میگیرد ...
آیا میشود ؟ همین زودی ها ؟ ...

اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود

پ.ن: مگر جز اینست که غیر شما بزرگواران چیزی ندارم ؟!! به دادِ این دل برسید لطفا ، آقای من!


+تاریخ چهارشنبه 91/6/1ساعت 7:54 عصر نویسنده ره گذر | نظر

گریه با صدای بلنـــــد ........هِق هِق!!
عَجب نعمت بزرگیستـــ ...
و صورتی که که از اشک خیس شده ... با آبروتر به نظر می رسد.
با اشکِ چشم وضو میگیرم ... دستانِ رو به آسمانم ، عکس ماه در خود دارد.

پ.ن: و خداوند اشک را آفرید تا سرزمین عشق نسوزد...
پ.ن: معبودا! به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوجکی آنچه ندارم ناآرامم نکند.


+تاریخ یکشنبه 91/5/15ساعت 10:3 عصر نویسنده ره گذر | نظر

چی میشه که ما بر عکسِ این عمل می کنیم؟ اعتماد داریم به حرفای ائمه؟ (حدیثِ نورانیِ پایین رو میگم)
امام مجتبى‏ علیه السلام فرموده است: به تحقیق خداوند روزى شما را بر عهده گرفته است، و شما را براى بندگى فراغت‏ بخشیده و به‏ شکرگزارى تشویق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده‏ و به پرهیزکارى توصیه فرموده است.( تحف‏ العقول، ص 234)

کریم اهل بیت

پ.ن: میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) مبارک
پ.ن: شب سحر شد / شب بخشش گناه بشر شد / قمر ماه رمضون جلوه گر شد / آقامون علی پدر شد
پ.ن: رمضان ، تو از نیمه هم گذشتی ... حیفــــ! کاش زمان متوقف می شد...
دعای روز پانزدهم:
«اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.»  


+تاریخ پنج شنبه 91/5/12ساعت 10:49 عصر نویسنده ره گذر | نظر

بعضی شیکستنیا وقتی شیکستن دیگه نمیشه جمعشون کرد ...
خیلی وقته شیکسته ...
نمی تونم جمش کنم ، ____

پ.ن: خدایا ، سرِ هیچ مسلمونی نیاد ، اصن سرِ هیچ بشری نیاد ... پیمونه پر شده آ


+تاریخ پنج شنبه 91/5/12ساعت 1:0 صبح نویسنده ره گذر | نظر