سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در حرم حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) دعاگویتان بودم.


+تاریخ پنج شنبه 90/9/3ساعت 7:32 صبح نویسنده ره گذر | نظر

sea of me
طبق درخواست دوستان عکسی از ساحل و دریای نزدیک به خونه مون گذاشتم
عکس خیلی جدید نیست ، برای تابستونه امساله !


+تاریخ شنبه 90/8/14ساعت 10:3 صبح نویسنده ره گذر | نظر

سرنوشت این بلاگ در هاله ای از ابهام فرو رفته است...
وقت ندارم بنویسم ...
انگیزه ندارم بنویسم...
مشغولیات فکری جدیدی دارم...
فعلا جایی برای وبلاگ تو زندگیم نیست...

بنابراین تا اطلاع ثانوی اینجا آپ نخواهد شد.


+تاریخ سه شنبه 90/8/3ساعت 11:51 صبح نویسنده ره گذر | نظر

جا به جا شُدیم ...
جا گیر شُدیم ...
جا اُفتادیم ...


ق.ن1: اینقده آپ نکردیم که همه استعدادهای وبلاگ نویسی مون دود شده رفته هوا!!!
ق.ن2: چی بگم والا !!! ما اثاث کشون کردیم کلاااااااااااا رفتیم یه شهر دیگه!!! بای بای تهران
ق.ن 3: آقا این اثاث کشی ما رو کشت ( ما ، در اینجا به معنیِ من می باشد)
اثاث کشی + سرما خوردگی + پنی سیلین = ره گذرِ مرده!!!
ق.ن4: اینجانب یک کاربرِ پولدارِ وایرلس هستم

جهتِ ثبت در تاریخ و برای آیندگان:
1.عجب کار عظیمی بود این اثاث کشی ، دفعه قبلی مادرِ محترم در مجاورتِ شخص شخیصم نذاشت آب تو دلم تکون بخوره ، ولی این بار با بند بندِ مفاصلم حسش کردم ، از بزرگترین کارهای سخت عالم حتی از کار در معدن هم سخت تر بوووووووود:(
خدایا به همه خونه بده لطفا ، خونه ی بزرگ هم بده تا اثاث هاشون راحت جا بشه:)
2. همسر عزیز با چکش محکم کوفیده رویِ انگشتِ شصتِ دستِ چپش ... بدونِ شرح
3.اثاث کشی با کمترین خسارت تخمین زده انجام شد ، شکر !!!
4.کامیونی که گرفتیم ، ما رو یه شب کاشت و نیومد ، به جاش فردا دوتا ماشین گرفتیم 
نتیجه اخلاقی این بود که : در این صورت هم اثاث ها جا شد و هم از فرداش در شهر مقصد هوا آفتابی بود !!!اینم حکمتِ کاشته شدنمون!!! خدایا شکرررررررررر

 فعلا همینا یادم اومد!


+تاریخ سه شنبه 90/7/19ساعت 8:31 صبح نویسنده ره گذر | نظر

نیستم نِت
این روزا اثاث جمع می کنیم ،
این روزا اثاث بسته بندی میکنیم ،
روزهای بعد هم حتما اثاث میکشونیم ،
بعدتر هم حتما اثاث ها رو باز می کنیم ،
بعدشم میچینیم لابد ،
خلاصه که این داستان ما سر دراز داره ،
یه عالمه کار دارم ،
یه عالمه اتفاق داره می افته تو این خونه ،
...
پ.ن: جواب کامنت نمی دم یحتمل ، وقت ندارم
پ.ن: از دعای خیرتون فراموشمون نکنین ...
پ.ن: شاید حالا حالاها آپ نشه اینجا ، یه وقتم دیدین آپ شد ، تا قسمت چی باشه


+تاریخ شنبه 90/7/2ساعت 4:57 عصر نویسنده ره گذر | نظر

one:چهرهِ میهمانانِ گرامی در بدو ورود:






two:رونمایی از ژله گلدارِ سرآشپز:
ژله گلدار
Go:چهرهِ میهمانان گرامی پس از مشاهده ژله گلدارِ ره گذر نشان:



پ.ن: تعداد شکلک های بالا به تعداد چهل میهمانِ گرامی امشب ماست.
پ.ن: به قولِ یکی از دوستان "اگه میخواین چشم و چال میهمانِ گرامی رو از کاسه در بیارین اینو براش درست کنین
"  البته من همچین قصدی اصلا نداشتم خدا شاهده ، ولی اون دوستم قرب الی الله می خواست چشم و چال خواهر شوورشو در بیاره نامحسوس.....( بدآموزی آنلاینD:)
پ.ن:
لینک آموزش ژله گلدار (به علت سرعت بالا لینک رو نذاشتم ، خودتون سرچ کنین "ژله گلدار" می یادش ، در ضمن این طرح اصالتا برای "مامی سایت" ئه. )
پ.ن: زمان آماده کردن این دسر خیلی زیاده چون باید کلی زمان بذاری تا این اثر هنری به سرانجام برسه ، من سه ساعت زمان گذاشتم ، همچنین باید خیلی دقیق بود ،،،،، البته باید بگم که مهندس بودن هم نقش مهمی در آماده سازی این دسر ایفا می کنه


+تاریخ شنبه 90/6/19ساعت 2:25 صبح نویسنده ره گذر | نظر

با عرض سلام
بدینوسیله به استحضار میرساند که اینجانب به عنوان یک کاربرِ اینترنتی اعتراضِ شدیدِ خود را نسبت به سرعتِ پایین و کیفیتِ نازل اتصال به شبکه جهانی اینترنت در کشورم ، ایران اعلام میدارم ، پساپس توجه شما را به ضمیمه های موجود در منتهی الیه اعتراضیه جلب می نمایم :
کاملا واضح و مبرهن است که تحقق بانکداری اینترنتی در بستر چنین کیفیتِ (مفتحضی) امکان پذیر نمی باشد.
بدیهی است که تحقق دولت الکترونیک با داشتنِ خدمات اینترنتی ای با چنین کیفیت معلوم الحالی به خاطرات این دولت مبدل خواهد شد.
براستی تا وقتی که مسئولین محترم سازمان های مربوطه به اینترنت شونصد مگ نامحدود فیبر نوری متصل هستند هیچگاه حال کاربر چند کیلوبایتی خانگی را متوجه نخواهند شد.
باعث و بانی آبروریزی است دیدن لیست کشور عزیزمان ایران در ردیف کشورهای جهان در همان لیست سرعت اینترنت ، چیزی کم داریم از چشم بادامی ها آسیای جنوب شرق که گوی سبقت را ربودند یا خونشان رنگین تر است ، به کدامین گناه چنین سرعتی؟
اگر پول تبلیغات رنگارنگ تلویزیونی یا پول اس ام اس های ارسالی هموطنانم را جمع می کردین مطمئنم تا حالا همه مان وایرلس نامحدود مجانی داشتیم ...
واویلا ازین سر شکستگی ، به کجا فغان و فریاد کنم ازین سرعت آبروبر!!!!!!!!
خدایا مرا ببخش ، با چه رویی چشم به درگاهت بدوزم که من می خواستم به مردم سومالی کمک کنم ولی سرعت اینترنت اجازه ی انتقال وجه شتابی را نداد!
چه کنم که هر ترم باید به فغان و زاری پشت درب آموزش دانشکده چمبره بزنم چون سرعت مفتضح اینترنتم مجال انتخاب واحد را از من گرفته است!
به کدامین گناه نت محروم شده است از حضور وبلاگ نویس قهاری چون من ، به خاطر این سرعتِ نت!!!

 در آخر باید به عرض مسئول مربوط یه مربوطه یا مربوطات برسانم که :
شما به منزل اینجانب دعوت هستید به صرف چند کیلوبایت سرعت اینترنت ، لطف کنید و تشریف بیاورید و دل از آن چند مگا بایت و شاید گیگ بکنید ، تا شاهد زاجرات و مرارت ها و فغانهای اینجانب در پس این نت باشید ، با اینکه مدتهاست ، پس از آن ای دل اس ال گران ، از اینترنت و شبکه جهانی دل کنده ام!

در نتیجه :
یا باید پولدار بود و ای دی اس ال داشت و یه عالمه وایرلس !!!
یا باید کارمند ادارات از ما بهترون بود و اینترنت بیت المال کرور کرور داشت!!!
یا باید ایرانی معمولی بود و یه هیچ جا وصل نبود !!! دقیقا عینِ اینجانب...
پولدار ها بیشترند ، کارمندها بیشترند ، یا ایرانی ها ؟؟؟
                                                                                            با تشکر ، کاربرِ دایال آپ


+تاریخ سه شنبه 90/6/15ساعت 2:12 عصر نویسنده ره گذر | نظر

30 ضَربدَر 60 میشه به عبارتی 1800 تا ، اگه حساب کنی همه روزا پشت سر هم باشه تقریبا میشه 4 سال و نیم ، WoOow یعنی کسیکه ماه رمضونو روزه نمی گیره البته با تنِ سالم و بدونِ عذر ، شصت روز شصت روز ، باید به مدت چهار سال تو امتحانات جبرانی شرکت کنه تا جاشونو پر کنه ، چرا خدا اینقدر سخت گرفته ؟ چرا بعضی ها با وجود اینکه میدونن خدا اینقدر به روزه گرفتنِ ماه رمضان حساسه بازم خدا رو شوخی می گیرن ؟ آقا ما با شما شوخی داریم؟ از من گفتن و از شما نشنیدن  ... حالا بِماند که در ملا عام شیشه دلستر سَر میکشی !!! بِماند که آدامس گوشه دهانِ مبارک یه بند در حالِ جویده شدنه!!! بِماند باکی نداری از دیده شدنِ دود سیگارت ...
ایضاً 0: سریال های ماه مبارک بسیار نامبارک هستن امسال و اکثرا هر سال ، ولی این جن زده گیا و روح بازی ها کمِ کم منو درگیر مرگ کرده ، البته فقط اون نیست ، بلکه مهمونای برنامه ماه عسل ( مریضای با امید ، بیماری های عجیب غریب ، مُردن های با حکمت ، دردِ نداشتن والدین و ...) درگیر شده ذهنم ، و این خوبه ! کمِ کم ناخداگاهم درگیره.
ایضاً 1:اگه مهمون داری هیچ وقت برای بار اول درست کردن غذایی که تا حالا درست نکردی رو انتخاب نکن! نکن ! دِ نکن!
ایضاً 2: دستورِ مسقطی به بیانِ اینجانب در ادامه مطلب رو از دست ندین.

اَصلِ مَطلَبــــ: موضوعِ داغِ ماهِ رمضان فقط بندگیه! هر وقت تونستی بدون چون و چرا سرتو بندازی پایین و یه وحدانیت خدا شهادت بدی و حرف رو حرفش نیاری و دنبال دلیل و منطق و فلسفه و استدلالو و استنباطو ... نبودیـــــــــــــ ، اون وقته که ...!!! ( دقیقا نمی دونم اون وقت چه جوریا قراره بشه ، ولی میدونم که خیلی چیزا یه جورایی میشه که تا حالا نبوده ، از همین چیزایی که میشنویم و باورش سخته ، اصلا ولش کن! ) ...
در تمرینِ بندگیتان ، در دعای خیرِ خودتان مارا از قلم نیندازید.
ادامه مطلب...

+تاریخ پنج شنبه 90/5/27ساعت 3:40 صبح نویسنده ره گذر | نظر

امر به معروف و نهی از منکر سخته برام...

وای خدای من دارم دیوونه میشم رسما ، این وبلاگ (مهتد) رو خوندم ، دارم در درونم داغون میشم ، چقدر برام سخته یه دونه ازین کارایی که اینا انجام دادن انجان بدم.
فکر نمی کردم امر به معروف و نهی از منکر اینقدر سخت باشه ، یعنی می دونستم ولی کلا بیخیالش شده بودم ، حالا امر به معروف جای خود ، که عرضه ی اونم ندارم ... ولی نهی از منکرو بگو ...فکرشم نمی کنم که از پسش بر بیام ... مدام تو گوشمه که : به تو چه بابا !!! تو رو سنن!!! بیشین سرِ جات بابا !!! چِمیدونم ، از همین حرفا که جفت گوشام ازشون پره ...
حالا این وبلاگه رو دیدم ، یه کور سوی امیدی در من به وجود آورده که خیلی کار شاخی هم نیست و اگه بخوام شاید بشه انجامش بدم ، رفتم وب زینب سادات ، به سرم زده برم نمایشگاه قرآن دوباره و از اونجا شروع کنم ، یعنی یه کارِ تمرینی ، یه واحد درسی برای اکمالِ دین مثلا یا همچین چیزایی ، چون خیلی ناشی هستم فضای اونجا خیلی کمک می کنه تا ترسم بریزه ...
اگه پایه هستین بسم الله ....
کی می یاد با هم بریم؟
البته قبلش لطف کنید نظرتون رو در این مورد بگین ، با کدومش موافقین؟
1) به من چه
2) خیلی هم به ما ربط داره

بعدا نوشت:
 عقلا به این نتیجه رسیدم که رمز پست رو بردارم.
قرار وبلاگی گروه آمران به معروف و ناهیان عن المنکر به زودی اعلام خواهد شد و دوستانی که اعلام آمادگی کردن یادشون باشه دیگه نمی تونن زیرش بزنن ، ولی قبل از اومدن لازمه که وصیت نامه های خودشون رو به خوانواده هاشون تسلیم کنن و نیت هاشون رو خالص.
 در آخر باید بگم که این واجب الهی بد جوری روی زمین مونده ، باید به حالش فکری کرد یا بهتره بگم باید به حالِ خرابِ بی تفاوت خودمون فکری اساسی کنیم ، من مستقیما در معاصی ای که در جامعه عادی شده دخیلم ، وای بر من ، وای بر تو !


+تاریخ جمعه 90/5/21ساعت 3:12 صبح نویسنده ره گذر | نظر

این پست رو بذار ساعت 2 نیمه شب ، تنها ، در یکی از شب های ماه مبارک ماه رمضان بخون.
ترجمه ای از دعای ابو حمزه ثمالی: (قسمت اول)

به نام خداوند بخشنده و مهربون
،
خدایا! ادب نکن مرا با عقوبت اِت
خدایا! غافلگیر نکن مرا با عقوبتِ پنهایی ای که از آن بی خبرم
خدایا! کجا خیری هست؟ جز پیشِ تو !
خدایا! کجا نجاتی هست؟ جز پیشِ تو!
خدایا! حتی کسیکه خودش نیکوکار است هم از لطف و رحمتت بی نیاز نیست ،
چه برسد به کسیکه سرکشی میکند و آشکارا نافرمانیت میکند.
خدایا! کسیکه در راهِ رضایت و خشنودی تو قدم نگذارد ، از قدرت اَت بیرون است.
ای پروردگارِ من!
ای پروردگارِ من!
ای پروردگارِ من!
من ، تو را به تو شناختم ، راهنماییِ اَم کردی ، دعوتم کردی!
اگر نبودی ، نمی دانستم "چیستی؟"

خدایا شُکرِت که : میخوانمت و اِجابتم می کنی ، هر چند که وقتی مرا میخوانی کاهلَم
خدایا شُکرِت که : میخواهم از تو و به من میدهی ، هر چند وقتی نوبتِ قرض دادنم میرسد خِساست میکنم
خدایا شُکرِت که : دعا میکنم برای حوائجم ، خلوت میکنم برای نیازم ، و تو بدونِ واسطه و شفیع اجابتم میکنی
خدایا شُکرِت که : فقط تو را میخوانم نه غیرَت ، و اگر غیر از تو را میخواندم اِجابتی نبود
خدایا شُکرِت که : فقط چشمِ امیدم به خودت است ، و اگر چشم به کسی دیگر داشتم ناامیدم میکردی
خدایا شُکرِت که : سروکارم فقط با خودت است و تویی که مرا گرامی داشتی ، وگرنه دیگران خوارم میکردند
خدایا شُکرِت که : دوستم داری با اینکه از من بی نیازی
خدایا شُکرِت که : با وجودِ بارِ گناهانم ، با حلم و بردباری اَت چنانیکه گناهی از من سرنزده

پس :
خدایِ من محبوب ترین چیز پیشِ من است
و شکر و حمد و ثنایش حق است.


+تاریخ جمعه 90/5/21ساعت 12:20 صبح نویسنده ره گذر | نظر