سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پونزدهمین روز مهرماهه، در جریانید که همه چی فیلتر شده ، و این جوک معروف که آیفون خونمون هم فیلتره :) البته فک نکنید که من نت نداشتم! زهی خیال باطل که من نت نداشته باشم هع! (نمک بریزم یکم خب) وی پی ان پولی داشتم ، سفت کردن برادرا اونم قط شد ، شوهره رفت یه روتر آورد خونه که میگه روش وی پی ان داره ، در کل دو روز که خیلی سفت بود هیچی نداشتم ولی الان همه چی بازه ، بازتر از همیشه :)) در جمهوری خلق چین هم اگر زندگی میکردیم ما ایرانیا حتما راهی برای دورزدن فیلترینگ پیدا میکردیم . خلاصه این همه فخرفروشی کردم که بگم به سرعت نور همه چی وصله ، و با هزار تا اپ جدید هم آشنا شدم که حتما جایی دستمو میگیره. الان دارم موسیقی سطح پایینی گوش میدم که خیلی خزه ولی خوشم میاد ازش ، سلنا گومز با یکی دیگه میخونه ، یعنی به حدی صدای اون مرده خزه که در تاریخ بی سابقس ، دوست دارید اسمشو بذارم ؟ آهنگ ترندیه باحاله یبار گوش بده شاید رفت تو مخت :)....... calm down, by Rema & Selena Gomez 

 


راستی بگم اینو تا یادم نرفته، پیج کاریمون که روی اینستاگرامه یادتونه؟ خب ما فقط اونحجا فروش داریم. اگه بشه اسمشو فروش گذاشت :)) الانم که فیلتر شده ولی خب ملت هستن و استوری گذاشتم بازم ویو بد نبود ، ولی بخاطر این اوضاعی که هر روز داره پیش میاد فضای فروش و کسب و کارا همه توی اعتصاب هستن. و البته مخاطب هم دل و دماغ خرید نداره ، اگر شروعم کنم به استوری گذاشتن خب احتمال 90 درصد از طرف پیجای همکاری فحشای آبدار میخورم . ولی زیادم مهم نیست چون اگر یادتون باشه من با شریکم مشکل خوردم و خودبه خود کارمون به هوا رفته. و دو سه ماهی میشه در حد دو کلمه هم با هم حرف نزدیم. توی ایتا و تلگرام کانال زدم اونم چون جوگیر شدم ولی اطلاع رسانی نکردم و خودم با خودم دوتایی توی کانال هستیم :)) اینم شانس مایه .... موزیک رفت ترک بعدی ، چون وایبش خوبه براتون میذارم اینم گوش بدین : Paro , by Nej 


قبل ازینکه صفحه بلاگ رو باز کنم ، فکر میکردم قراره خیلی پرمحتوا بنویسم ولی زکی :)) همونجوری مسخره شد بازم. بااینکه دوساعته دارم گریه میکنم و چند تا شیشه آبغوره گرفتم ولی میخوام بنویسم خیلی مبتذل میشه. میگم کاش توی مخمون نکرده بودن که ازدواج کنی کامل میشی! لعنتی آخه من ازدواج کردم به قهقرا سقوط کردم ، تکامل کجا بود؟ یادش بخیر یادمه یه بلاگ بود اسمش این بود: ازدواج نکنید! باید تمام خطوط این جمله رو با طلا گرفت و روشو با الماس منقش کرد. واقعا مثل خر تو گل گیر کردم. چقد تنهایی مقدس و زیباست :) بخدا اینکه با یه آدمی زندگی مشترک داشته باشی فقط یه جوکه! این حرفم توی روزای اول زندگی نیستا، دیگه داریم هفت ساله میشیم ، تو بگو به سرسوزن تفاهم! وای البته که نباید تفاهم داشته باشیم ما دوتا آدمیم با دوتا دنیای متفاوت. فقط میتونم بگم منم یه آدم تندخوی بداخلاق شدم از همنشینی و مصاحبت با همسر عزیزم :) خیلی حال به هم زنه یکی بیاد در مورد زندگی مشترکش اینجوری بنویسه ، منم میخوندم آدماییکه اینجوری یه طرفه از همسراشون انتقاد میکردن ، ولی بیا قبلو کنیم که اینجا وبلاگ منه و واقعا دلم میخاد حتی فحش هم توش بنویسم و خودمو خالی کنم ، و دوما اگر حالم خوب بود و دلم ازش پر نبود که الان تو بغلش بودم و مشغول تایپ کردن نبودم! پس وجدان عزیزم دو دقیقه ساکت باش بذار درد دلامو بنویسم، هرچند شاید آدم چندش و بی انصافی به نظر بیام! باشه! ولی من یه حدودی رو بهش پای بندم، نه اونقدری قربون صدقه میرم که حل بشم در شخص مورد نظر، و نه هیچ وقت بی احترامی میکنم ، حرف زشت هیچوقت ! توهین و تحقیر اصلا! پس الان یه سرسوزن بهم حق بده که دلشکسته و درمنده باشم. فقط نمیدونم این زندگی چی به سر من آورده که ناامید نمیشم ، خسته نمیشم ... جوری برنامه نویسی شدم که در بدترین شرایط دارم میسنجم که چه راهی بهتره و چه راهی بهتر جواب میده! شت به این همه نیرو و امید. براتون بازش کنم که اینجوری بخای آدم قوی ای باشی واقعا بعضی آدما قبولت نمیکنن، اونا کسی رو میخان که بدونشون نتونه زندگی کنه، که ظریف باشه ، که بدونشون نتونه نفس بکشه، که از نجات دادنش حس قدرت کنن! که از کمک بهش قهرمان بشن. شت! 

 


+تاریخ جمعه 101/7/15ساعت 3:37 عصر نویسنده ره گذر | نظر